زندگي در برخي از مناطق كشور هنوز به صورت سنتي در جريان است و هويت افراد در قالب طايفه و ايل معني و مفهوم پيدا ميكند.در چنين جوامعي، مشكل يك عضو قبيله مشكل ديگر اعضا نيز محسوب ميشود و همبستگي بالايي بين اعضاي طايفه وجود دارد.همين مساله سبب ميشود وقتي عضوي از يك قبيله با عضوي از طايفه ديگر دچار مشكل و اختلاف شد، تمام اعضاي دو طايفه با
هم وارد تنش شوند و روابط مخدوش شود. حال اگر قتلي در اين ميان به وقوع بپيوندد، ممكن است دعواهاي طايفهاي ادامهدار شود و حوادث متعددي را موجب شود.
هشت سال قبل، عضو يكي از طوايف ساكن در شهرستان ايرانشهر با عضوي از طايفه ديگر دچار اختلاف شد و اين دو با هم به درگيري و نزاع پرداختند كه نتيجه آن، مرگ يكي از طرفين بود.
پس از آن متهم به قتل دستگير شد و پروندهاي قضايي نيز به جريان افتاد. در اين هشت سال اختلافات دو قبيله ادامه داشت تا اينكه بالاخره اتفاقي شيرين، زيبا و به يادماندني خلق شد و شوراي حل اختلاف ايرانشهر براي پايان دادن به كشمكشها، بزرگان هر دو طايفه را به همراه تعدادي از ريش سفيدان و معتمدان مورد قبول هر دو گروه دعوت كرد و چند جلسه در حضور اين افراد تشكيل و براهميت صلح و سازش تاكيد شد تا اينكه بالاخره قبيلهاي كه در جريان قتل هشت سال قبل، داغدار شده بود، از خونخواهي اعلام گذشت كرد و به اين ترتيب، اختلافات قديمي با سازش و دوستي به پايان رسيد.
پيش از اين نيز شاهد ماجراهاي مشابه بوده و ديده و خواندهايم كه يك پرونده قتل يا اختلافات كهنه و ريشهدار با وساطت ريشسفيدان و بزرگان با خوشي به پايان رسيده است.
به همين خاطر است كه كارشناسان مسائل اجتماعي همچنان بر نقش و جايگاه ريش سفيدان تاكيد دارند و حضور و وجود آنها را براي حفظ روحيه ايثار، فداكاري و گذشت در جامعه ضروري ميدانند.